باید توجه داشت که امروزه واژه « معماری » در دو معنای وابسته بکار می رود :
۱) یکی معماری به عنوان فرایند ساماندهی فضا که اسم معنا شمرده شده است و به یک فعالیت آفرینشگر ( خلاقانه ) آدمی توجه دارد و بر پایه ی علمی-تجربی ، هنر و فناوری ساخت پدید می آید . این برداشت بیشتر از سوی معماران صورت میگیرد .
۲) دوم معماری به عنوان دستاورد ساماندهی فضا یا اثر معماری که اسم ذات شمرده شده است و به ساختمان هایی اشاره دارد که پیش از ساخت آنها این فرآیند پیموده شده است . این برداشت بیشتر از سوی باستان شناسان و مورخین معماری بکار می رود .
در یک نعریف کلی از معماری ویلیام موریس ([William Morris][2]) چنین می نویسد :
معماری ؛ شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشر را در بر می گیرد و تا زمانی که جزئی از دنیای متمدن بشمار می آییم ، نمی توانیم خود را از حیطه ی آن خارج سازیم ، زیرا که معماری عبارت از مجموعه اصلاحات و تغییراتی است که به اقتضای احتیاجات انسان ، در روی کره ی زمین ایجاد شده است که تنها صحراهای بی آب و علف از آن بی نصیب مانده اند . ما نمی توانیم تمام منافع خود را در زمینه معماری در اختیار گروه کوچکی از مردمان تحصیل کرده بگذاریم و آنها را مامور کنیم که برای ما جستجو کنند ، کشف کنند ، و محیطی را که ما باید در آن زندگی کنیم شکل دهند و بعد از ما آن را ساخته و پرداخته تحویل بگیریم و سپس متحیر شویم که خاصیت و عملکرد آن چیست . بعکس این بر ماست که هر یک ، بنوبه خود ترتیب صحیح بوجود آمدن مناظر سطح کره زمین را سرپرستی و نظارت کنیم و هر یک از ما باید از دستها و مغز خود ، سهم خود را در این وظیفه ادا کند .
مفهوم دقیق واژه معماری ریشه در واژه یونانیarchi-tectureبه معنای ساختن خاص دارد,ساختنی که هدایت شده و همراه با آرخه باشد.آرخه (arkhe)از فعل آرخین(arkhin)به معنای هدایت کردن و اداره کردن است.